راهنمايي شغلي و حرفهاي نظير هر رشته علمي ديگر تاريخچهاي دقيق و مشخص دارد. مطالعۀ تاریخچۀ هر علم می تواند مسیر حرکت را برای محققان هموار نماید. از آنجا که ذکر تاریخچه راهنمايي و مشاوره شغلي تمام كشورهاي جهان در دامنه این نوشتار نمی گنجد، لذا در این بخش مختصراٌ به بررسی تاریخچه و ساختار جاری راهنمایی و مشاوره شغلی در سه نقطه مهم جهان، امريكا، اروپاي مركزي وشرقي و اروپاي غربي(بريتانيا) خواهيم پرداخت.
سال 1909 ميلادي – راهنمايي شغلي و حرفهاي با كار فرانك پارسنز[1] پدر راهنمايي شغلي و حرفه اي در بستن[2] آمريكا آغاز گرديد. البته قبل از پارسونز فعاليت هاي پراكنده و سازمان نيافته اي در زمينه راهنمايي شغلي بعمل مي آمد. ولي مهمترين كار پارسونز سازمان دهي به فعاليت هايي بود كه در زمينه راهنمايي و خصوصا راهنمايي شغلي و حرفه اي معمول مي شد. تلاش او او براي يافتن روشهاي كمك به نوجوانان بزهكار كه از نظر شغلي با مشكلاتي مواجه بودند از اهميت خواصي برخوردار است.
سال 1927 نقش مهمي را در پيشرفت راهنمايي شغلي و حرفهاي ايفا نمود. زيرا اولا در اين سال تحقيقات اوليه براي اندازه گيري رغبتآغاز شد. ثانيا تهيه پرسشنامه شغلي استرانگ شروع شد كه بعدها پس از تكميل يكي از مهمترين پرسشنامه هاي تعيين رغبت شغلي را تشكيل داد. ثالثا هال استاد دانشگاه يل[3] با استفاده از نظريه هاي گذشتگان در صدد برآمد ماشيني بسازد كه بدان وسيله بتواند موفقيت شغلي فرد را در مشاغل آينده اش پيش بيني كند.
بعد از جنگ جهاني دوم توسعه راهنمايي و مشاوره شغلي با يك وقفه فرسايشي مديد مواجه شد و تقريبا براي نيم قرن در حالت خواب و ركود بود. بعد از گذشت اين دوره ركود در آمريكا، كارگزاري هاي ايالتي و فدرالي – همانند ديوان آمار كار آمريكا، ديوان سرشماري و مركز ملي آمار، مدت زمان درازي است كه مقادير زيادي از داده هاي مرتبط با مشاغل را جمع آوري مي كنند، اما اين مراكز اين كار را براي اهداف متفاوت، بر روي دوره هاي زماني متفات و با استفاده از دسته بندي هاي متفاوت انجام مي دادند.
در سال 1976 مجلس نمايندگان آمريكا كميته ملي هماهنگ كننده اطلاعات شغلي (به نام نويك)[4] را ايجاد كرد. اين نهاد براي عهده دار شدن توسعه راهنمايي شغلي فراتر از مرزهاي سياست، كميته هاي ايالتي هماهنگ كننده اطلاعات شغلي (به نام سويك)[5] را در تمام ايالت ها و مناطق تاسيس كرد.
در ايالات متحده، عموم مردم دسترسي به اطلاعات و راهنمايي شغلي، به دليل تلاش هاي نويك، دارند. نيروي محرك براي اين عملكردها از خط مشي هاي فدرالي و ايالتي كه در قانونگذاري يا تامين بودجه بيان شده است، به وجود آمده است.
شبكه نويك / سويك شش استراتژي پايه اي را به كار گرفته است:
1.روي تعيين و نشان دادن نيازهاي كاربران تمركز كرد.
2.از بودجه هاي فدرال به عنوان بودجه اختصاص داده شده ابتدايي براي تقويت بودجه هاي ايالتي و خصوصي استفاده كرد. اين ويژگي توسعه سامانههاي اطلاعات، كالاها و برنامههاي آموزشي را پشتيباني كرد.
3.ايالت ها را در جهت به اشتراك گذاشتن مدل هاي ابتكاري و بهترين شيوه ها در دسترس قرار دادن اطلاعت شغلي ترغيب كرد. در حال حاضر كتابخانه آنلاين اين شبكه يك پايگاه ذخيره داده جهاني براي بهترين شيوه ها در توسعه شغلي ارائه مي دهد.
4.كمك و آموزش فني را فراهم كرده است. اين امر ايالت ها را قادر مي سازد تا مدل هاي موفق از ديگر ايالت ها را اقتباس كرده و تقويت كند.
5.اين شبكه، اول در ميان نمايندگي هاي فدرالي و ايالتي و بعد از آن در ميان سازمان هاي عمومي و خصوصي شريك هاي كاري ايجاد نمايد. اين شبكه سعي كرد تمام سهامداران را در اعمال ابتكاري آن درگير كند، اين اقدام به آنها اجازه داد تا از متخصصان پيشگام در طراحي و انتشار مواد و آموزش مورد نيازشان استفاده كنند.
6.اين شبكه روي آموزش تاكيد دارد. استراتژي آموزش اين شبكه به كارآموزها، به اين شبكه كوچك برتري و توسعه خيلي بيشتري را نسبت به اجزاي ايالتي و محلي داده است. همچنین لازم به ذکر است که ایالات متحده، برنامه معینی را برای تربیت مشاور و توسعه نیروهای متخصص در زمینه راهنمایی شغلی اجرا میکند.
عميق ترين ريشه هاي راهنمايي و مشاوره شغلي در اروپاي مركزي به طور نزديكي با نمونه هاي اروپاي غربي در ارتباط است. به طور مثال در مجارستان، اولين نشريات تخصصي در مورد اين موضوع، اواخر قرن نوزدهم به چاپ رسيدند. اولين طرح دولتي در زمينه مشاوره شغلي در اوايل دهه 1920 آغاز به كار كرد و منجر به تامين اوليه موسسه راهنمايي و مشاوره مشاغل در بوداپست در سال 1927 شد. بعد از جنگ جهاني دوم مسيرهاي غرب و شرق به شدت از هم دور شد. در اروپاي مركزي و شرقي، توسعه راهنمايي و مشاوره شغلي با يك وقفه فرسايشي مديد مواجه شد و تقريبا براي نيم قرن در حالت خواب و ركود بود. استخدام كامل تحت نظر اقتصاد دستوري نياز به راهنمايي را باطل كرد و آن را در حد يك خدمت ارجاعي نگه داشت.
در سالهای بعد، در مجارستان خدمات راهنمايي و مشاوره شغلي به طور منظم به مراكز كاري، موسسات پايهاي جديد مربوط به سازمان بازار كار، انتقال يافتند. كشورهاي ديگر، موسسات ديگري را براي اين منظور انتخاب كردند. موسسات آموزش شغلي و بازارهاي كار در سرتاسر اين ناحيه تحت تغييرات اساسي قرار گرفتند، اما علي رغم آيين نامههاي قانوني زيادي كه در همه جا اعمال شد، توسعه خدمات راهنمايي سازماني شده در اين ناحيه به صورت يك عنصر ضعيف در اكثر كشورها باقي ماند.
در اروپاي شرقي و مركزي موضوع راهنمايي مشاغل بخشي از حوزه فرهنگي شناخته شده به عنوان «شيوه زندگي»يا «روش زندگي» است كه مولفه هاي روانشناختي از يك انتخاب شغلي موفق و مهارت هاي مرتبط با مشاغل و بازار كار را پوشش مي دهد. در حال حاضر سازمان هاي اشتغال، اطلاعات ويژه اي را به افراد جوان در مورد فرصت هاي انتخاب مشاغل، آموزش و استخدام ارائه مي دهند. آنها برنامه هاي فردي و گروهي را سازمان دهي ميكنند،كه مشاوره موضوعي مرتبط با كار، حرفه، پيدا كردن شغل و توانبخشي شغلي را انجام مي دهند. آنها فعاليتشان را از طريق باشگاه هاي جويندگان كار، خدمات روانشناختي تخصصي و يك خدمت شناخته شده با عنوان اطلاعات و مشاوره شغلي سازماندهي مي كنند.
تاريخچه پيچيده واگذاري قدرت در بريتانيا در اقدامات صورت گرفته براي راهنمايي شغلي نيز نمود پيدا كرده است. پيش از دهه 1990، ساختارهاي بنيادي از قبيل خدمات شغليبه طور وسيعي در بخشهاي مختلف بريتانيا به عنوان يك مجموعه واحد، مشابه بودند. و تنها تفاوتهاي عمده مربوط به اسكاتلند بود. در اين كشور مشاوره و آموزش شغلي در مدارس توسط معلمين مشاوره عمومي انجام ميشد كه پستهاي مشاوره داراي ساختار ارتقا يافته خاص خود بودند (هاويسون و سمپل، 2006، ص 36-37)؛ اين حالت با وضعيت حاكم بر انگليس ولز و ايرلند شمالي در تقابل بود كه در اين كشورها بر خلاف اسكاتلند بين معلمان/ هماهنگكنندگان شغلي و كاركنان مربوط به مسايل مذهبي تمايز وجود داشت.
اخيراً يك «هيات سياستگذاري مشاوره ملي» (NGPF)[6] راهاندازي شده است تا سياستگذاران و ساير گروههاي كليدي از سراسر بريتانيا(UK) را گرد هم آورد. به دنبال اين، در «بازنگري سياست مشاوره شغلي به مسأله رهبري استراتژيك در حوزه مشاوره شغلي (OECD[7]، 2004) و متعاقب آن فراخوان پيشنهادات كميسيون اروپا از دولتهاي عضو كه مايل بودند هياتهاي ملي براي مشاوره بلندمدت ايجاد كنند، توجه بيشتري نشان داده شد. در حال حاضر 12 كشور در قالب دو كنسرسيوم چنين هياتهايي را تشكيل ميدهند كه حمايت مالي براي شبكهسازي اروپايي از طريق «برنامه اقدامات مشترك اروپا» فراهم ميكنند.
هيات UK اكنون توسط «شوراي راهنمايي» مديريت ميشود، اما نه تنها از سويبخش آموزش و مهارت DfES[8]، بلكه از جانب سه اداره واگذار شده، مورد حمايت است. اين هيات فرصتي ايجاد نمودند تا ساختارهاي موجود، جهت همكاري و مشاركت در سراسر UK بازنگري شوند. اين در صورتي است كه نقش چنين هياتي تداوم يابد و چگونگي ساختار و مديريت آن چنين فعاليتي را امكانپذير سازد.
نهاد هاي ارائه كنند خدمات مشاوره شغلي در اروپاي غربي عبارتند از:
· اداره كاريابي Plus» که به شكلي استاندارد در نقاط مختلف انگليس، اسكاتلند و ولز در راستاي راهنمايي و مشاوره شغليفعاليت ميكند.
· خدمات كارگزاري و مزايا در ايرلند شمالي اكنون در حال مستقر شدن در دفاتر «مشاغل و مزايا[9]» هستندكه از جهات بسياري با «اداره كاريابي Plus» شباهت دارند.
· در انگليس و ايرلند شمالي قرارداد سرويس مشاوره تلفني توسط دانشگاه صنعت (UfI[10]) منعقد ميشود، اما قرارداد فرعي آن به «خدمات پشتيباني كسبوكار» (BSS)[11] سپرده ميشود.
· در اسكاتلند، قرارداد توسط دانشگاه صنعت اسكاتلند (SUfI) منعقد ميگردد و خدمات را از يك مركز تلفني مستقر در گلاسكو مديريت ميكند.