رابطه سبکهای تفکر با عملکرد مدیران مدارس متوسطه براساس تئوری استرنبرگ
- افضل اکبری بلوطبعگان ( دانشجوی دکتری روانشعاسی تربیتی دانشگاه سمنان- ایران نویسنده مسئول akbariafzal@semnan.ac.ir )
- جعفر جهانی ( دانشیار، گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران)
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بیم سبک های تفکر مدیران مدارس متوسله با نوع عملکردشان بود.
برای این منظور از تمام مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز، ۱۲۵نفر ( ۵۸نفر زن و ۶۷نفر مرد) به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.همه مدیران پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ و مقیاس محقق ساخته عملکرد مدیرا را تکمیل کردند.
برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسو به کمک نرم افزار SPSSV22 استفاده شد. نتایج نشان داد که همه سبک های تفکر به استثنای سبک تفکر قضاوتگر با عملکردشا رابطه معناداری دارند، یعنی همه مدیران در عملکردها و فعالیت های روزانه نقش خود را به خوبی ایفا میکنند اما در سبک تفکر قضاوتگر چنین رابلط ای مشاهده نشد ( r=0/17و p>354). با توجه به نتایج میتوان گفت روش و سبک تفکری که مدیران در سازمان ها اعمال میکنند، باید متناسب با سطح بلوغ و توانایی زیردستان و اهداف تعییم شده باشد، زیرا یکی از ابزارهای مهم افزایش کارایی، اثربخشی و بهره وری، اعمال سبک تفکر خاص از سوی مدیر است که آ را با توجه به شخصیت خود و محیط سازمانی انتخاب میکند.
واژه گان کلیدی: سبک های تفکر، عملکرد مدیرا، مدارس متوسطه